کد مطلب:315548 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:184

خطبه ی ابن زیاد
طاغوت كوفه دستور داد مردم در صحن مسجد جمع شوند و آنان از ترس پسر مرجانه، مانند گوسفند بدانجا هجوم آوردند. هنگامی كه مسجد پر شد، ابن زیاد به خطابه برخاست و گفت:

«ای مردم! شما خاندان ابوسفیان را آزمودید و آنان را آن گونه كه دوست دارید یافتید. و اینك این امیرالمؤمنین یزید است كه او را شناخته اید، مردی نیك سیرت، ستوده طریقت، نیكوكار در حق رعیت و بخشنده در جای خود است. راهها در زمان او ایمن شده است. پدرش معاویه نیز در عصر خود چنین بود. و اینك پسرش یزید است كه بندگان را می نوازد و با دارایی، بی نیاز می كند،



[ صفحه 175]



روزی شما را دو برابر كرده و به من دستور داده است كه آن را به شما بگویم و اجرا كنم و شما را برای جنگ با دشمن او، حسین، خارج كنم؛ پس بشنوید و اطاعت كنید...». [1] .

با آنان به زبانی كه می فهمیدند و بر آن جان می دادند و خود را هلاك می كردند، سخن گفت؛ زبان پول كه دلبسته ی آن بودند. آنان نیز جواب مثبت دادند.

ابن زیاد، «حصین بن نمیر، حجار بن ابجر، شمر بن ذی الجوشن، شبث بن ربعی» و مانند آنان را به فرماندهی قسمتهای مختلف سپاه برگزید و آنان را برای یاری ابن سعد به كربلا روانه كرد.


[1] تاريخ طبري، ج 6، ص 230.